10 اصل اساسی برای طراحی یک گیمیفیکیشن موفق - سایت واکو تک

چند مثال معروف‌ از گیمیفیکیشن‌ های موفق دنیا

گیمیفیکیشن چیست؟ 

برای پاسخ به این سوال، بیایید اندکی به گذشته برگردیم تا کسانی را که تازه وارد شده‌اند، در مورد اینکه گیمیفیکیشن چیست، روشن‌تر کنیم. گیمیفیکیشن، درواقع فرآیند افزودن عناصری شبیه به بازی به محیط‌هایی مانند وب سایت، انجمن آنلاین، برنامه تناسب اندام، سیستم مدیریت یادگیری، استراتژی بازاریابی و … برای افزایش مشارکت است. هدف از گیمیفیکیشن این است که مصرف کنندگان، کارکنان و شرکای خود را به  همکاری، اشتراک گذاری و تعامل کامل تشویق نمایند.

یکی از اولین مدل‌های گیمیفیکیشن این است که هر بار که از کافه محلی خود قهوه می‌خرید یک مهر دریافت کنید. سیستم پیشرفته‌ی ساده‌ای که به صاحب کارت، بازخورد فوری در مورد فعالیت مشتریان، فاصله زمانی آن‌ها از دریافت قهوه می دهد. این سیستم همچنین پاداشی را برای وفاداری مشتری درنظر می‌گیرد. تقریباً مانند این است که یک مرحله از بازی را با موفقیت پشت سر گذاشته و پاداش دریافت کنید.

با افزایش استفاده از گیمیفیکیشن در صنایع مختلف، مرز بین زندگی واقعی و بازی تا حدودی محو شده‌است. توانایی Gamification در شبیه‌سازی بیشتر بازی‌ها در زندگی واقعی فقط باعث جلب توجه بیشتر کاربران می‌شود. ممکن است قبلاً نمونه‌هایی از این مورد را در زندگی روزمره خود از طریق برنامه‌های تناسب اندام، بانکداری و برنامه‌های رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان راهی برای تکمیل وظایف خود در قالب بازی مشاهده کرده باشید.

هدف از گیمیفیکیشن چیست؟

هدف از گیمیفیکیشن این است که از علاقه طبیعی انسان برای دستیابی به هدف، یعنی رقابت و خودنمایی، به منظور تبلیغ محصول یا خدماتمان استفاده کنیم. بازی‌ها سرگرم‌کننده هستند. آن‌ها عناصری را که مغز ما نیز کاملاً پذیرای آن است در خود جای داده اند. بنابراین تعجب‌آور نیست که مردم راحت‌تر پذیرای این نوع تبلیغات باشند.

 

مثال‌هایی از گیمیفیکیشن‌ های موفق

اگر احساس می‌کنید گیمیفیکیشن با شما به زیرکی رفتار می‌کند. اگر می‌پرسید که به هر حال واقعاً چه کسی از گیمیفیکیشن استفاده می‌کند؟ بسیار خب. با بررسی‌های صورت‌گرفته معلوم می‌شود که تقریباً همه از گیمیفیکیشن به میزان متفاوتی استفاده می کنند. در حقیقت، ۵۰ درصد از استارتاپ‌های شرکت کننده در نظرسنجی گفته‌اند که امسال عناصر بازی را در استراتژی خود ادغام کرده‌اند. این امر فراتر از استارتاپ‌ها است. بسیاری از شرکت‌های معتبر در مورد استفاده از گیمیفیکیشن صحبت کرده‌اند. برندهایی نظیر:

 

McDonalds

مک دونالد ده‌ها سال است که در زمینه تبلیغات، بازی‌سازی را اجرا می‌کند. مک دونالد قبل از اینکه فناوری بتواند به این شکل به گیمیفیکیشن کمک کند، از مکانیک و پویایی بازی برای تشویق مشتریان به خریدهای مکرر، ارتقاء گزینه‌های غذا و افزایش تعداد دفعات مراجعه به مک دونالد استفاده می‌کرد و در نهایت با امتیاز جمع آوری‌شده، در قرعه کشی جایزه بزرگ، شرکت داده می‌شدند.

این مثال برای راه‌اندازی اولیه آنقدر موثر بود که به یک رویداد سالانه در فروشگاه‌های آن‌ها تبدیل شد.

 

Uber

اکنون Uber سیستم پاداش را پیاده‌سازی کرده‌است. یک برنامه برای سطح‌بندی وفاداری کاربران، که به آن‌ها این امکان را می‌دهد با هر دلار که با Uber یا Uber Eats پرداخت کرده‌اند امتیاز کسب کنند. سپس این امتیازها برای بازکردن قفل پاداش‌ها و جوایز می‌رود. با رتبه‌بندی سطوح مختلف اعم از آبی، طلایی، پلاتینیوم و الماس، کاربران Uber می‌توانند ببینند که در سیستم رتبه‌بندی کجا قرار دارند و چقدر از رسیدن به ردیف بعدی جوایز فاصله دارند. این یک مثال کامل از ساختارهای تشویقی (مبتنی‌بر گیمیفیکیشن) است که همزمان با یکدیگر کار می کنند. زیرا امکان از دست‌دادن وضعیت حال حاضر در سیستم  نیز باعث می‌شود که کاربران را تشویق کند تا با دقت از خدمات Uber استفاده کنند.

 

Nike

برنامه running نایک با نام ،  +Nike ، یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های برجسته محصول گیمیفیکیشن است.

اصولا گیمیفیکیشن ها، اگر براساس ردیابی و ایجاد انگیزه در پیشرفت کاربران ساخته شوند، همیشه موفقیت‌آمیز خواهندبود. این برنامه هم از این قاعده مستثنی نیست. انسان رقابت‌طلب است. این اپلیکیشن دقیقا روی همین ویژگی‌، یعنی رقابت‌طلبی ما تاثیر می‌گذارد. آمار کاربران را دنبال می‌کند و پیشرفت آن‌ها را در جهت اهداف اندازه‌گیری می‌کند. این برنامه کاربران را مجبور می‌کند که بیرون بروند و بهترین‌های خود را در ورزش شکست دهند. مزیت نایک این است که این برنامه افراد بیشتری را به دویدن که همزمان باعث ایجاد حس بهتر و پیشرفت مثبت برای کاربران می‌شود و در عین حال فروش نایک را نیز به دلیل تشویق و فرسودگی کفش دوندگان افزایش می‌دهد.

Duolingo

هدف بنیانگذاران Duolingo همیشه ایجاد بهترین تجربه یادگیری زبان در جهان بوده‌است. چگونگی دستیابی آن‌ها به این هدف با شناسایی مشکلاتی است که افراد مایل به یادگیری زبان جدید هستند. آن‌ها به‌صورت زیر عمل کردند:

 الف) خود انگیزشی و ب) حفظ دانش 

سپس دوولینگو پس از تحقیقات زیاد، یک استراتژی بازی‌سازی چهار نقطه‌ای را تدوین کرد. اینکه کاربران اهداف روزانه شخصی خود را تعیین کنند به‌طور منظم کاربران را تشویق کنید تا با کمک ابزارهای بصری به پیشرفت خود بیفزایند. اعلان‌ها و به روزرسانی‌ها برای تشویق استفاده مجدد، ارزش‌های درون بازی را به‌عنوان پاداش برای پیشرفت کاربر معرفی کنید و به آن‌ها در زمان مقرر هدیه دهید.

این برنامه با سوالات چند گزینه‌ای شما را به یادگیری زبان نزدیک می‌کند. همچنین مراحل را برای علاقه‌مندی کاربران ترسیم می‌کند. شما می‌توانید اهدافی را تعیین کنید. همچنین جایزه‌ها را بردارید و برای خرید نیرو در طول مسیر امتیاز کسب کنید.

اگر شما هم قصد دارید تا یک گیمیفیکیشن موفق طراحی کنید، پیشنهاد می‌کنیم قسمت دوم این مقاله، با عنوان «۱۰ اصل در مکانیک بازی برای طراحی یک گیمیفیکیشن موفق» را مطالعه کنید.

Sending
User Review
0 (0 votes)

ارسال نظر